در منابع اهل سنت روایت جالبی است که پیشنهاد میکنم مطالعه آنرا از دست ندهید. روایت مذکور پیرامون درخواست شفا جناب ابوبکر و عمر از تورات و انجیل! می باشد. امیدوارم در فضایی منطقی و بدور از تعصب مطالعه نمایید
در روایات اهل سنت چنین آمده است:
ابوبکر بر عایشه وارد می شود و این در حالی بوده است که عایشه مریض بوده است و درد می کشیده است و یک زن یهودی او را آرام (طلسم) می کرد. ابوبکر گفت او را با کتاب خدا آرام(طلسم) کن
عن یحیى بن سعید عن عمرة عن عائشة قالت ( دخل أبو بکر رضی الله عنه علیها وعندها یهودیة ترقیها فقال ارقیها بکتاب الله عز وجل )
المجموع – محیى الدین النووی – ج 9 – ص 65- دارالفکر
السنن الکبرى – البیهقی – ج 9 – ص 349- دارالفکر
کتاب الأم – الإمام الشافعی – ج 7 – ص 241- دارالفکر
کتاب الموطأ – الإمام مالک – ج 2 – ص 943- دار إحیاء التراث العربی
المصنف – ابن أبی شیبة الکوفی – ج 5 – ص 444- درالفکر
صحیح ابن حبان – ابن حبان – ج 13 – ص 464- مؤسسة الرسالة
معرفة السنن والآثار – البیهقی – ج 7 – ص 282- دار الکتب العلمیة
الاستذکار – ابن عبد البر – ج 8 – ص 411- دار الکتب العلمیة
کنز العمال – المتقی الهندی – ج 10 – ص 100- موسسه الرساله
دوستان اهل سنت اسناد روایت مذکور صحیح هست. لطفا بهانه ضعف اسناد رو نفرمایید:
وروى البیهقی باسناده الصحیح
المجموع – محیى الدین النووی – ج 9 – ص 65- دارالفکر
حال اینجا عملا دو مطلب پیش می آید:
الف: زن یهودیه و عملش
در کتابهای المنجد و لغت ((الرقیه)) را طلسم و سحر معنا کرده اند. مگر طلسم و سحر حرام نبوده است؟
اصلا می گوییم طلسم و سحر نبوده است بلکه این زن مستجاب الدعوه بوده است و دعا میکرده است برای آرام و خوب شدن عایشه. چگونه یک زن یهودی مستجاب الدعوه می شود؟
ب: جناب ابوبکر و کتاب الله
برای هر مخاطب اهل تحقیقی اولین سوالی که از مطالعه متن ذیل به دست می آید. اینکه کتاب الله در کلام جناب ابوبکر یعنی چه کتابی؟
در متون کتب بزرگ اهل سنت به این سوال جواب داده شده است:
فقال أبو بکر : إرقیها بکتاب الله ، یعنی بالتوراة والإنجیل
کتاب الله = تورات و انجیل
عمدة القاری – العینی – ج 21 – ص 262- دار إحیاء التراث العربی
خب حالا یک سوال پیش می آید؟
چرا شخصی که طبق ادعای عزیزان اهل سنت خلیفه رسول الله هست. برای شفا دادن و آرام شدن دخترش از تورات و انجیل کمک می گیرد؟
زمانی که خلیفه مسلمین خود چنین باشد چه توقعی دارد که مسلمین تورات و انجیل را بر قرآن برتری ندهند؟
نظر شما مخاطب گرامی چیست؟
منبع: گفتگوی آرام شیعه و سنی
------------------------------------------------------
احمد بن حنبل (رییس فرقه حنابله) در کتاب خویش نقل میکند:
حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا عَفَّانُ قال ثنا محمد بن دِینَارٍ عن سَعْدِ بن أَوْسٍ عن مِصْدَعٍ أبی یحیى الأنصاری عن عَائِشَةَ ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم کان یُقَبِّلُهَا وهو صَائِمٌ وَیَمُصُّ لِسَانَهَا قلت سَمِعْتَهُ من سَعْدِ بن أَوْسٍ قال نعم.
از ابویحیى انصارى از عائشه نقل شده است که رسول خدا (ص) او را در حالى که روزهدار بود، مىبوسید و زبانش را مىمکید. عفان مىگوید: به محمد بن دینار گفتم که این روایت را از سعد بن أوس شنیدهای؟ گفت: آری.
منابع:مسند احمد حنبل،ج6 ص123 حدیث24960
سنن ابی داوود، ج1 ص533 حدیث2386
السنن الکبری(بیهقی) ج4 ص231
صحیح ابن خزیمه، ج3 ص246 حدیث2003(همین حدیث ولی با سند دیگر)
پی نوشت:
نمیدونم شما هم با خوندن این حدیث شرم وجودتون رو فرا گرفت یا نه ؟ قطع نظر از دروغ بستن عایشه به رسول خدا در این حدیث، به نظر شما اگر یک زن عادی این طور بی شرمانه اسرار بین خودش و شوهرش رو تازه اون هم برای یک غریبه نامحرم تعریف کنه چه دیدی بهش پیدا میکنید ؟ اصلا میخوام ببینم عایشه را با ابی یحیی انصاری نامحرم چه کار؟ که این دروغها!! را برای او نقل کند آیا این عایشه همان ام المومنین اهل سنت است؟ آیا این عمل وی توهین به پیامبر نیست؟آیا این افشای اسرار پیامبر نیست؟آیا این گونه رفتار زیبنده یک زن عادی هست؟
اقایون اهل سنت!! ازتون یه سوال دارم اگه صبح جمعه برید از خونه بیرون و ببینید مادرتون داره برای بقال محله از قصه های دیشبش تعریف میکنه چه حالی نسبت بهش پیدا میکنید ؟
-------------------
این مطلب حاوی موضوعات زیر است:
1-بی ادبی عایشه
2-دروغگویی عایشه
3-تهمت زدن عایشه
4-بدعتهای عایشه
برچسبها: عایشه, توهین, پیامبر
عن عطاء بن ابی ریاح عن عایشه قالت علی بن ابیطالب اعلمکم بالسنة
عطاء بن ابی ریاح نقل میکند از عایشه که می گفت : علی بن ابیطالب بیشتر از تمام شما به سنت نبوی آگاه است.
تاریخ الخلفاء سیوطی، ص 171
ینابیع المودة،فصل سوم ص 343
الاستیعاب،ج 3،ص1104،روایت 1855(به همین مضمون)
تاریخ دمشق،ج 3،حدیث 1079،ص 48
انساب الاشراف،ج 2،ص 124
پی نوشت:با توجه به نقل بالا از خود عایشه و اینکه بسیاری از علمای اهل سنت این روایت رو ذکر کردند که خود دلالت بر صحت این روایت دارد چندین نتیجه میتوان از این روایت گرفت:
1-اینکه عایشه به دروغ این حرف را زده چون اگر به این حرف اعتقاد داشت خلافت پدرش و عمر و عثمان را قبول نمیکرد چرا که به اقرار تمام علمای شیعه و سنی امیرالمومنین خلافت را حق خودش میدانست پس اگر او اعم به سنت بود چرا بایستی غیر اعلم خلیفه شود و عایشه نیز در آن موقع هیچ سخنی نگفت؟
2-اینکه عایشه به دروغ این حرف را زده است به دلیل اینکه جنگ جمل را به راه انداخت همه علما نقل کرده اند که بهانه عایشه برای راه اندازی جنگ جمل خونخواهی خلیفه بود حال سوال ما اینست از عایشه که ایا تو نمیدانستی علی اعلم به سنت رسول الله است چرا به جای کسب تکلیف از علی سرخود جنگ راه انداختی انهم با کسی که خودت اقرار به فضایلش داری؟؟
3-اینکه عایشه به این حرف اعتقاد داشته و با این حال خلافت علی را قبول نکرد و جنگ جمل را به راه انداخت در این صورت باید گفت طبق اعتراف خود عایشه که در اینجا ذکر کردیم عایشه کافر است و مستحق لعن و عذاب الهی!!
حال استدعای من از اقایون سنی اینه که به ما بگن کدوم یکی از این موارد رو در مورد عایشه قبول میکنن؟؟ شایدم این کلام عایشه معنای دیگه ای داره؟؟(که قطعا معنای دیگری نخواهد داشت)
-------------------------
این مطلب حاوی موضوعات زیر است:
عایشه مستحق چیست؟
دروغگویی عایشه
اعترافات عایشه
مفسد بودن عایشه
عایشه با سند مرفوع روایت میکند از رسول خدا که فرمودند:خداوند با من عهد کرد که هر کس بر علی علیه السلام خروج کند کافر بوده و در آتش جهنم خواهد بود. به او گفته شد: پس برای چه بر ضد او قیام کردی ؟ عایشه پاسخ داد:من این حدیث را فراموش کرده بودم تا اینکه در بصره به یادم آمد و من از این عملم استغفار میکنم.
ینابیع المودة، باب مودة الثالثة،ص.294
پی نوشت 1:
اگر ثابت بشه که این استدلال عایشه باطله و استغفار کردن خالی برای این کار بی فایده است آیا به اقرار و اعتراف خود عایشه!! او مستحق لعن و عذاب الهی نیست همانطور که خدا کفار ! رو در قران کریم لعن کرده ؟؟
پی نوشت 2:
بعد از خواندن این حدیث چند سوال به ذهن من رسید که ازاقایون سنی استدعا دارم جواب منو بدهند و منو از این سردرگمی برهانند!!!
1-در سرتاسر کتب سنی ها هر جا سخن از عایشه میشه سخنها از ذکاوت و هوش و استعداد بالای عایشه ذکر میکنند با این وجود آیا شما باورتون میشه که عایشه یه حدیث به این مهمی رو فراموش کرده باشه ؟
2-حالا بر فرض که فراموش کرده باشه با یه استغفار این گناه کفر بخشیده میشه ؟؟
3-الان بنا بر اقرار عایشه که خودش عامل جنگ جمل بود و 20000 مسلمان به خاطر این کارش کشته شدند و عملش هم گناه بوده ایا نبایستی دیه و یا رضایت مقتولین رو به دست بیاره؟ آیا چنین کاری رو کرد؟
4-اصلا بر فرض که این حدیث رو یادش رفته باشه آیا نمیدونست که امیرالمومنین خلیفه ای است که همه مردم با او بیعت کرده اند و پیامبر هم به او وصیت کرده اند یعنی هم منتخب رسول الله بود و هم منتخب مردم. آیا اینم فراموش کرده بود که جنگ با خلیفه رسول الله حرام است به هر دلیلی؟؟
5-بنابر این روایت عایشه آیا نمیشه ما هم عایشه رو لعن کنیم و بعد استغفار کنیم ؟؟؟(البته این یکی جهت خنده بود میخواستم به استدلال عایشه نخندم ولی جلوی خندم رو هم نمیتونستم بگیرم واسه همین خودم یه استدلال از همون نوع کردم و کلی خندیدم!!!)
---------------
این مطلب حاوی موضوعات زیر است
1-عایشه مستحق چیست؟
2-اعترافات عایشه
3-مفسد بودن عایشه
سیوطی از علمای بزرگ سنی ها وقتی در مورد ابوبکر و بدعتهای او میگوید ذکر میکند که:
...کان علی منبر رسول الله یاخذ البیعة لیزید فاخرجت عایشه راسها من الحجره و قالت: صه! صه! هل استدعی الشیوخ لبنیهم البیعه؟ قال: لا ، قال فبمن تقتدی انت؟ فخجل و نزل عن المنبر و بنی لها حفرة فوقعت فیها و ماتت.
معاویه روی منبر رسول الله خطبه خواند و از مردم برای پسرش یزید بیعت می گرفت در این حین عایشه از حجره اش بیرون آمد و خطاب به معاویه گفت: ساکت باش! ساکت باش! آیا رسم بوده که شیوخ برای پسرانشان بیعت میگرفتند معاویه پاسخ داد: نه عایشه گفت: پس تو با چه مبنایی و طبق دستور چه کسی این کار را کردی؟ معاویه که پاسخی نداشت خجل شد و از منبر پایین آمد (ولی این کار باعث شد که تصمیم به قتل او بگیرد به همین جهت) گودالی کند و عایشه در آن سقوط کرد و مرد.
الوسایل الی معرفة الاوایل، باب اوایل المعاویه.
بعد نوشت:
1-نکته جالب اینجاست که این مطلب در نسخ قدیمی کتاب الاوایل سیوطی ذکر شده بوده و حتی مولف شهیر صاحب کتاب تشیید المطاعن از وی نقل قول میکند ولی در چاپهای فعلی این کتاب اقایون اهل سنت به خاطر مصالح!!! این مطلب رو از کتاب حذف کردند و چاپهای فعلی حاوی این مطلب نیست(ر.ک: تشیید المطاعن ج16 ص502)جالب اینجاست که این مسئله به قدری مشهور بوده که برخی شعرا در اشعارشان از آن یاد کرده اند به عنوان نمونه حکیم سنایی غزنوی در کتاب خویش حدیقة الحقیقه ص138.
2-خود سیوطی نیز خود سانسوری کرده وتفصیل ماجرا رو در اینجا بیان نکرده ولی مفصل این ماجرا رو میتونید در کتب تاریخ پی گیری کنید به عنوان مثال ر.ک:حبیب السیر ج1 ص425 تالیف غیاث الدین خواندمیر(این کتاب توسط انتشارات دانشگاه تهران تجدید چاپ شده است).
3-شاید از خود بپرسید چگونه با یک چنین اتفاق ساده ای معاویه تصمیم به قتل عایشه گرفت؟ پاسخ کاملا معلوم است معاویه شخص فوق العاده زیرکی بود او قبلا مشاهده کرده بود که عایشه فقط به خاطر کم شدن حقش از بیت المال چه فتنه ای برای عثمان ایجاد کرد و شد آنچه که شد از همین رو تصمیم گرفت قبل از اینکه عایشه دست به اقدامی بزند او را بکشد تا راه برای خلافت یزید باز شود و حتی در وصیتش به یزید گفت من افرادی را که سد راه خلافت تو محسوب میشدند از پای در آوردم.... که شاید اشاره به همین قصه باشد.
-----------------------
این مطلب حاوی موضوعات زیر است:
1-قتل عایشه
2-دشمنی صحابه و عایشه
[ یکشنبه 91/5/22 ] [ 4:33 صبح ] [ جلال ]